دولت دوم ترامپ و تنش‌های آمریکا و چین: پیش‌زمینه‌ای برای جنگ سرد جدید؟
سیاست
10 دقیقه خواندن
دولت دوم ترامپ و تنش‌های آمریکا و چین: پیش‌زمینه‌ای برای جنگ سرد جدید؟با عقب‌ماندن ایالات متحده در جنگ تجاری با چین، دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، چالش بزرگی را برای این غول آسیایی ایجاد کرده است. اما سوال اصلی این است که برنده این جنگ کدام طرف خواهد بود؟
پرچم چین و آمریکا
27 فوریه 2025

دونالد ترامپ تنها چند روز با تصدی ریاست‌جمهوری ایالات متحده به‌عنوان چهل‌و‌هفتمین رئیس‌جمهور این کشور فاصله دارد. اما صدای طبل جنگی او، از هم‌اکنون در دالان‌های قدرت پکن طنین‌انداز شده و امواجی از شوک را در سراسر جهان ایجاد کرده است.

افزایش فشار ترامپ بر چین، همه مولفه‌های یک جنگ سرد در حال گسترش میان واشنگتن و پکن، یعنی دو ابرقدرت بزرگ امروز جهان را دارد.

تبیین تنش‌های آمریکا و چین تحت عنوان «جنگ سرد» ممکن است در نگاه اول دور از ذهن به نظر برسد. اما اگر به عمق مسائل نگاه کنیم، شباهت‌های غیرقابل انکاری با جنگ سرد ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در دوره پس از جنگ جهانی دوم قابل مشاهده است.

مدتی پس از شکست جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری نوامبر، ترامپ اعلام کرد که رقابت تجاری چندجبهه‌ای به راه خواهد انداخت که هدف کلی آن حمایت از اقتصاد ایالات متحده و به‌ویژه محدود کردن چین است.

او اعلام کرد که تعرفه‌های سنگینی بر چین، مکزیک، کانادا و هند وضع خواهد کرد. خیلی زود، اتحادیه اروپا هم به فهرست اهدافش اضافه شد. همچنین تهدید کرد که اتحادیه اروپا باید نفت و گاز بیشتری از ایالات متحده بخرد، در غیر این صورت با تعرفه‌ها روبه‌رو خواهد شد.

ترامپ پس از اعلام طرح تعرفه‌ها، با لحنی تهدیدآمیز در مورد سایر اهداف خود صحبت کرد و گفت که می‌خواهد ایالات متحده کنترل کانال پاناما، کانادا و گرینلند را در دست بگیرد.

اما او به طور خاص در مورد چین سخت‌گیرانه عمل کرده و اعلام کرد که اگر پکن اقدامی برای جلوگیری از ورود فنتانیل (داروی ممنوعه)، به خاک ایالات متحده انجام ندهد، تعرفه‌های وارداتی ۱۰ درصدی اضافی بر تعرفه‌های کنونی به چین تحمیل خواهد شد.

 صادرات؛ اساس رشد اقتصادی چین

اما چرا ترامپ با این شدت بر اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات چین به آمریکا تمرکز کرده است؟ چرا ترامپ تنها به مسائل تجاری توجه دارد؟

پاسخ به این سوال در برخی آمارها نهفته است که نشان می‌دهد چین به‌سرعت در حال گسترش نفوذ خود بر اقتصاد ایالات متحده است و سایه‌اش بر این اقتصاد روز‌به‌روز طولانی‌تر، بزرگ‌تر و تاریک‌تر می‌شود.

در دهه‌های اخیر، چین نشان داده که در مسیر تبدیل شدن به بزرگ‌ترین ابرقدرت اقتصادی جهان قرار دارد و این تغییر ممکن است زودتر از آنچه پیش‌بینی می‌شد، اتفاق بیفتد.

چه عاملی باعث نگرانی واشنگتن نسبت به رشد اقتصادی چین شده است؟ پاسخ این سوال در مدیریت هوشمندانه چین در تجارت بین‌المللی نهفته است. به طور خاص، پکن توانایی خاصی در پیروزی‌های مداوم و پیوسته در رقابت‌های صادراتی با ایالات متحده دارد.

در سال‌های اخیر، ایالات متحده با مشکلات مالی بزرگ در تجارت خود با چین مواجه بوده است، به طوری که کسری‌های تجاری قابل‌توجهی داشته است.

در سال ۲۰۲۳، کسری تجاری ایالات متحده با چین به ۴.۲۷۹ میلیارد دلار رسید. صادرات چین به ایالات متحده به ارزش ۲.۴۲۷ میلیارد دلار، به‌طور قابل‌توجهی بیشتر از صادرات ایالات متحده به چین بود که تنها ۱۴۷.۸ میلیارد دلار ارزش داشت.

این نکته به‌وضوح مشخص است که در سال ۲۰۲۳، چین با مازاد تجاری ۸۲۳ میلیارد دلار، رکوردی بی‌سابقه ثبت کرد که از هر کشور دیگری در جهان بالاتر بود. این رقم تقریباً چهار برابر بیشتر از آلمان با مازاد تجاری ۲۲۶ میلیارد دلار است. در مقابل، ایالات متحده در سال گذشته با کسری تجاری ۱.۱۵ تریلیون دلاری مواجه شد. از زمانی که چین در سال ۱۹۷۹ درهای اقتصاد خود را به روی جهان گشود، صادرات این کشور از ۱۴ میلیارد دلار به ۵.۲ تریلیون دلار در سال ۲۰۱۸ رسید.

امروزه، سه بازار بزرگ صادراتی چین شامل ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپا و بلوک آسیای جنوب شرقی هستند. چین عمدتاً کالاهایی مانند رایانه‌ها و لوازم جانبی، تلفن‌های همراه، تجهیزات پخش، وسایل حمل‌و‌نقل، پوشاک و اقلام خانگی به این بازارها صادر می‌کند.

این موارد به‌وضوح نشان می‌دهد که چرا تیم ترامپ در تلاش است تا جنگ تجاری ۲۰۱۸ خود را با چین از نو آغاز کند. چین به آرامی در حال پیروزی در جنگ و رقابت صادراتی علیه ایالات متحده است. در‌حالی‌که آمریکا، کشوری است که همیشه خود را به‌عنوان بزرگ‌ترین قدرت جهانی معرفی می‌کند.

این موضوع، بزرگ‌ترین آسیب را به ایالات متحده وارد می‌کند. به همین دلیل است که جنگ تعرفه‌ها دوباره آغاز شده است که تلاشی برای متوقف کردن پیشرفت چین در تجارت جهانی محسوب می‌شود.

بازگشت جنگ سرد

پس از پایان جنگ جهانی دوم، جورج اورول اصطلاح «جنگ سرد» را در ستون روزنامه‌ای در سال ۱۹۴۵ مطرح کرد. کمی بعد، جهان شاهد جنگ سرد طولانی‌ بود که در آن بلوک غرب تحت رهبری ایالات متحده در مقابل بلوک شرق تحت رهبری اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۱ قرار گرفت.

حال به دسامبر ۲۰۲۳ می‌رسیم. گیتا گوپینات، نخستین معاون مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول، هشدار داد که جهان وارد دوره‌ای از جنگ سرد دوم شده است. او گفت که جنگ سرد ایالات متحده و چین می‌تواند تریلیون‌ها دلار از اقتصاد جهانی کاهش دهد، به‌طوری‌که این رقم به حدود ۷ تریلیون دلار می‌رسد.

رهبران ایالات متحده و چین هنوز از به‌کار بردن اصطلاح جنگ سرد در مورد این رویارویی خودداری کرده‌اند، اما کارشناسان سیاست خارجی از هر دو طرف اذعان دارند که این یک سناریو واقعی است.

در دوران جنگ سرد، بلوک غرب در مقابل بلوک شرق قرار گرفت. بلوک غرب شامل کشورهای تحت رهبری ایالات متحده از‌جمله کشورهای عضو ناتو و بیشتر کشورهای اروپای غربی بود. بلوک شرق تحت رهبری اتحاد جماهیر شوروی قرار داشت و کشورهای غیرغربی دیگری از‌جمله چین را نیز در بر می‌گرفت.

به طور نظری، جنگ سرد براساس مبارزه ایدئولوژیک بین سرمایه‌داری غربی و کمونیسم شوروی بود. اما هدف اصلی این درگیری‌ها، کنترل بر منظره اقتصادی جهانی بود.

تنش‌های کنونی ایالات متحده و چین، به‌ویژه از زمان جنگ تجاری نخستین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ در ۲۰۱۸، شباهت‌های زیادی به آن جنگ سرد دارد. در این جنگ سرد جدید، بلوک غرب تحت رهبری ایالات متحده در مقابل بلوک شرقی قرار‌گرفته که شامل کشورهای جنوب جهانی نیز می‌شود. چین رهبری این بلوک را بر عهده‌دارد و روسیه به‌عنوان شریک اصلی آن در نظر گرفته می‌شود.

از نظر ایدئولوژیک، ایالات متحده سعی دارد جنگ سرد دوم را به‌عنوان مبارزه‌ای بین دموکراسی بازار آزاد غربی و دیکتاتوری فرضی چین معرفی کند. اما هدف واقعی آمریکا متوقف کردن رشد اقتصادی چین است.

جنگ سرد ایالات متحده و شوروی شاهد درگیری‌های متعدد در نقاط بحران مختلف بود؛ این درگیری‌ها شامل استقرار نیروهای نظامی، تشدید تهدیدات هسته‌ای، نبردهای مستقیم، جنگ‌های نیابتی، محاصره‌ها، تبادل بیانات تبلیغاتی و استفاده از روایت‌های جنگ‌افزار روانی می‌شد.

جنگ سرد ایالات متحده و چین نیز الگوی مشابهی از تعاملات را نشان می‌دهد، با این تفاوت که توسعه هوش مصنوعی بعد جدیدی به این رویارویی افزوده است.

نشانه‌های جنگ سرد جدید

نشانه‌های ظهور یک جنگ سرد جدید کاملا مشهود است که شامل جنگ‌های تعرفه‌ای ترامپ در هر دو دوره ریاست‌ جمهوری‌اش؛ نقش چین در تشکیل گروه بریکس برای مقابله با گروه G٧ غرب؛ ابتکار کمربند و راه (BRI) و همکاری‌های ضدغربی بین چین، روسیه، ایران و کره‌شمالی می‌شود.

همچنین حمایت ضمنی چین از روسیه در جنگ اوکراین، اقدام ایالات متحده برای تحریم روسیه و همکاری‌های چین و مسکو برای دور زدن دلار و انجام تجارت دوجانبه با یوان و روبل به‌عنوان بخشی از تلاش برای کاهش وابستگی به دلار از تجارت جهانی مشاهده می‌شود.

ما همچنین شاهد رقابت فزاینده‌ای در زمینه تولید تراشه‌ها، رقابت برای پیشرفت در فناوری هوش مصنوعی، تشدید درگیری‌ها برای کاوش‌های فضایی و تلاش‌های مستمر ایالات متحده برای استقرار سیستم دفاع موشکی THAAD در کره جنوبی، اسرائیل، رومانی و امارات متحده عربی، علیرغم مخالفت‌های چین و روسیه هستیم.

جنگ سرد دوم دنیا را همانند جنگ سرد اول در وضعیت سرد و ترسناک قرار داده است و بحران‌های متعدد به طور همزمان در حال شکل‌گیری هستند که برای مثال می‌توان به موضع تهاجمی واشنگتن در مورد تایوان، سین‌کیانگ، هنگ‌کنگ، تبت و اختلافات دریای جنوبی چین اشاره کرد. ایالات متحده از این نقاط بحران برای به دام‌انداختن چین استفاده می‌کند.

چند نقطه بحران دیگر مانند پیمان امنیتی AUKUS بین ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا که به سلطه در منطقه هند و اقیانوس آرام اشاره دارد؛ گسترش نفوذ چین و روسیه در آفریقا؛ روابط عمیق‌تر چین با افغانستان و خلیج و اخیرا کاهش تنش‌ها در مرزهای هند و چین که دو عضو اصلی گروه بریکس هستند، نیز وجود دارد.

واضح است که در جنگ سرد جدید، یک رویارویی تمام‌عیار بین بلوک غرب تحت رهبری ایالات متحده و بلوک شرق تحت رهبری چین در جریان است که ما را به یاد رویارویی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی می‌اندازد.

با در‌نظر‌گرفتن جنگ سرد دوم، ترامپ کابینه‌ای تشکیل داده که تصویری نگران‌کننده از این رویارویی ترسیم می‌کند. دولت او پر از افرادی است که به‌شدت ضد چین هستند.

یکی از این افراد، دیوید پردو منتقد چین است که ترامپ او را به‌عنوان سفیر ایالات متحده در چین انتخاب کرده است. دیگر اعضای کابینه شامل مارکو روبیو به‌عنوان وزیر امور خارجه، مایک والتز به‌عنوان مشاور امنیت ملی، پیت هگست به‌عنوان وزیر دفاع، اسکات بسنت به‌عنوان وزیر خزانه‌داری و هاوارد لوتنیک به‌عنوان وزیر تجارت هستند.

این ترکیب نمایانگر دیدگاه مشترک برای مهار چین در چندین جبهه از‌جمله تعرفه‌ها، تایوان، حقوق بشر، دریای جنوبی چین، هنگ‌کنگ، نیمه‌رسانه‌ها، هوش مصنوعی و دیگر مسائل است.

حرکت فراتر از کلمات

پکن چگونه به چالش‌های اخیر ترامپ واکنش نشان داده است؟ واکنش‌های رهبری چین مسالمت‌آمیز بوده، اما تسلیم‌نشده است. در دهم دسامبر، رئیس‌جمهور چین، شی جین‌پینگ هشدار داد که جنگ اقتصادی ایالات متحده و چین «هیچ برنده‌ای نخواهد داشت.»

چین فراتر از کلمات در واکنش به اقدامات ترامپ عمل کرده است. در اوایل دسامبر، ایالات متحده محدودیت‌هایی بر توانایی چین در تولید تراشه‌ها اعمال کرد. در پاسخ، چین صادرات مواد و قطعات حیاتی برای تولید نیمه‌رساناها را به ایالات متحده ممنوع کرد.

چین همچنین تولیدکنندگان پهپاد آمریکایی را به‌عنوان اعتراض به فروش سلاح‌های ایالات متحده به تایوان هدف قرار داد و تحت رهبری شی جین‌پینگ، شش مقام صنعت دفاعی ایالات متحده و ۱۳ شرکت دفاعی مستقر در ایالات متحده را تحریم کرد.

برخلاف دوره نخست ترامپ، چین تصمیم گرفته است از ابزارهای خود برای وارد‌کردن فشار استفاده کند. جالب توجه است که در میان اظهارات ضدچینی، ترامپ حرکت عجیبی انجام داده و از رقیب دیرینه‌اش، شی جین‌پینگ، برای شرکت در مراسم تحلیف خود در ٢٠ ژانویه دعوت کرده است. رئیس‌جمهور چین هنوز تایید نکرده است که آیا در این مراسم حضور خواهد داشت.

آیا جنگ تعرفه‌ای ترامپ و تحریم‌های مکرر علیه چین در این جنگ سرد قادر خواهد بود پیشرفت اقتصادی چین را متوقف کند؟

به نظر نمی‌رسد که آمریکا تحت رهبری ترامپ بتواند ضربه بزرگی به اقتصاد چین وارد کند. دولت شی جین‌پینگ به نظر می‌رسد که بیش ‌از ‌پیش برای مقابله با غرب مصمم شده است، حتی اگر بیانات ترامپ شدیدتر شود و تحریم‌های جدید سخت‌تر اعمال شوند.

با وجود تنش‌ها، دو ابرقدرت اقتصادی به‌اندازه کافی به یکدیگر وابسته‌اند که از خطر قطع کامل روابط اقتصادی و درگیری تمام‌عیار جلوگیری کنند.

قصه موفقیت صادراتی چین به‌دسترسی به بازارهای ایالات متحده وابسته است. چین بزرگ‌ترین دارنده اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات متحده است. شرکت‌های آمریکایی به‌طور فزاینده‌ای چین را به‌عنوان بازاری رو‌به‌رشد می‌بینند. علاوه بر این، دو کشور به‌عنوان تامین‌کنندگان حیاتی در زنجیره‌های تامین فناوری پیشرفته به یکدیگر وابسته‌اند.

آمریکا و چین به‌طور قابل‌توجهی به یکدیگر وابسته‌اند که خود نشان‌دهنده پارادوکس ناخوشایندی در جنگ سرد جدید است.

بلندپروازی‌های ترامپ همچنان ادامه خواهد داشت، به همان اندازه که اقدامات تلافی‌جویانه و تدابیر فراری چین نیز به قوت خود باقی خواهند بود. تنها زمان خواهد گفت که چگونه این دو رقیب می‌توانند جنگ سرد جدید را در سال ٢٠٢۵ که احتمالاً سردتر، ترسناک‌تر و تلخ‌تر خواهد بود، مدیریت کنند.

این نوشته توسط یکی از همکاران فریلنسر تی‌آرتی گلوبال فارسی, ندیم سراج به رشته تحریر درآمده است. نظرات بیان شده در این نوشته نظر نویسنده مطلب است و الزاما بازتاب رویکرد تی‌آرتی گلوبال فارسی نمی‌باشد.

اکسپلور
رافائل گروسی: زمان برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران رو به پایان است
دومین کنگره بین‌المللی دانشگاهیان و محققان جوان جهان ترک در ازبکستان آغاز شد
پاریس میزبان نشست بین‌المللی برای بازسازی سوریه و کمک‌های بشردوستانه
زیر نقاب ورزش؛ شناسایی شبکه مخفی نئونازی در بریتانیا
همکاری‌های اقتصادی و امنیتی؛ محور گفت‌وگوهای اردوغان و شریف در اسلام آباد
شرکت آمریکایی خدمات ابری تویلیو، کاربران ایرانی را تحریم کرد
دانشگاه الازهر مصر خواستار بازسازی غزه و مقابله با طرح کوچ اجباری فلسطینیان شد
ششمین دور تبادل اسرا و زندانیان؛ در ازای ۳ زندانی اسرائیلی ۳۶۹ فلسطینی آزاد شدند
سازمان ملل: اسرائیل باید به توافق آتش‌بس با لبنان پایبند بماند
مخالفت بیروت با تمدید مجدد مهلت عقب‌نشینی اسرائیل از جنوب لبنان
رهبران کلیساهای قدس از جامعه جهانی خواستند با طرح آواره‌سازی اجباری غزه مقابله شود
افزایش شش درصدی کسری بودجه آمریکا نسبت به سال گذشته
شرکت در کنفرانس گفتگوی ملی سوریه مشروط به زمین گذاشتن اسلحه‌ است
تشکیل کمیته ۷ نفره آماده‌سازی برای کنفرانس گفت‌وگوی ملی در سوریه
موسوی لاری: ۶۰ درصد مردم از شرکت در انتخابات خودداری می‌کنند
نگاهی به TRT Global بیندازید. نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!
Contact us