همزمان با فروکشکردن درگیریها میان گروههای مسلح در استان سویدا و بازگشت تدریجی نیروهای امنیتی سوریه به منطقه، دهها خانواده قبایل بدوی که از خانه و کاشانه خود رانده شده بودند، از تجربههای هولناکی سخن میگویند که طی روزهای اخیر با آن مواجه شدهاند.
این خانوادهها که اکنون به مراکز پناهجویی در استان درعا پناه بردهاند، میگویند پس از خروج نیروهای دولتی از منطقه، گروههای مسلح دروزی وابسته به حکمتالحجری با حمله به مناطق مسکونی، مردم غیرمسلح را هدف قرار داده و صدها خانواده را از خانههایشان بیرون راندهاند.
اسما قاسم، از شاهدان عینی این وقایع، میگوید: به ما گفتند که فقط دو ساعت وقت داریم برای ترک محله، اما هنوز ۱۵ دقیقه نگذشته بود که حمله کردند. به زن و کودک و پیر رحم نکردند، مستقیم آتش گشودند.
وی افزود که درحالیکه نگران امنیت دخترانش بوده، تنها توانستند از حیاط خانه به یکی از روستاهای اطراف فرار کنند. او رفتار مهاجمان را «ظالمانه» و «بیرحمانه» توصیف کرد.
حسن المهدی، از اهالی منطقه شهبا، میگوید گروههای مسلح دروزی به چندین روستا به طور همزمان حمله کردند و مردم غیرنظامی را تحقیر کرده، خانهها را آتش زدند و اجساد قربانیان را به نمایش گذاشتند. او تأکید کرد که آنها گروگانها را بهعنوان سپر انسانی استفاده کردند.
ابواحمد، یکی دیگر از آوارگان، میافزاید: پس از خروج دولت، ما را مانند سپر زنده به کار گرفتند. کودکان و زنان را گروگان گرفته و در مساجد زندانی کردند.
ابوعبدالله از همان منطقه، با بغض میگوید: به ما گفتند خانههایتان را ترک کنید. چرا باید ترک کنیم؟ این خانه من است، این زمین من است. من مستأجر نیستم!
ابو بشار المهدی نیز میگوید که تنها گزینهای که پیش رویشان گذاشته شده، «تسلیمشدن یا مرگ» بوده و میافزاید: همسر یکی از همسایههایم را مقابل خانهاش کشتند، سپس وارد خانه شدند و شوهرش را نیز به قتل رساندند. حتی پیرزنی ۸۰ساله را هم کشتند.
آتالا عنزی، یکی دیگر از شاهدان، روایت میکند که چگونه پس از آتشبس، آنها را به مسجدی منتقل کرده و برای چند روز در آنجا زندانی کردند. او میگوید: دخترم همراه پدرش بود که تکتیراندازها او را هدف قرار دادند. جنازهاش را بعد از چند روز تحویل گرفتیم.
سلیم صبرا، از روستای مزرعه، میگوید جسد یکی از آشنایانش را تا کیلومترها بر زمین کشاندند و خانهاش را ویران کردند. او میافزاید: شبانه به خانه ما حمله کردند، فقط دویدیم، نمیدانستیم به کجا. در تاریکی بیش از یک کیلومتر راه رفتیم.
اولین درگیریها با تقابل مسلحانه میان گروههای دروزی و قبایل بدوی آغاز شد. نیروهای امنیتی سوریه پس از اعزام به منطقه، بلافاصله در کمین گروههای محلی گرفتار شدند.

به دنبال آن و با وساطت دولت انتقالی سوریه و برخی بازیگران خارجی، آتشبس موقت برقرار شد؛ اما این آتشبس خیلی زود توسط گروههای مسلح دروزی وابسته به شبهنظامیان حکمت الحجری نقض شد.
در ۱۶ جولای، اوضاع با حملات هوایی ارتش اسرائیل به نزدیکی کاخ ریاستجمهوری سوریه، ستاد کل ارتش و ساختمان وزارت دفاع وخیمتر شد. در پی این تحولات و عقبنشینی نیروهای دولتی از منطقه، گروه حکمت الحجری اقداماتی را علیه خانوادههای قبایل بدوی آغاز کرد؛ اقدامات خشنی که شامل اخراج اجباری و اعدام میشد.
در همین حال، هزاران تن از قبایل بدوی از مناطق دیگر وارد سویدا شدند تا از بدویها حمایت کنند. در ۱۹ جولای، ارتش سوریه مجدداً وارد سویدا شد و نظارت بر خروج قبایل بدوی را بر عهده گرفت.
باوجود آتشبس، گزارشها حاکی از تداوم اقدامات سرکوبگرانه و اخلال در ارسال کمکهای بشردوستانه از سوی گروههای وابسته به الحجری است.
سازمانهای حقوق بشری و نهادهای بینالمللی نسبت به وضعیت انسانی در سویدا هشدار دادهاند. هنوز آمار دقیق کشتهشدگان در دست نیست؛ اما منابع محلی میگویند صدها غیرنظامی کشته یا مفقود شدهاند.
