اسلامهراسی پدیدهای است که در دوران معاصر با شدت بیشتری نسبت به گذشته بروز کرده است. این پدیده که از ترس، سوءبرداشت و سیاستهای عمدی نشئتگرفته، به طور گستردهای توسط رسانهها، سیاستمداران و گروههای راستگرای افراطی در کشورهای غربی تقویت شده است. اسلامهراسی نهتنها بر مسلمانان تأثیر گذاشته، بلکه بر سیاستهای مهاجرتی، روابط بینالمللی و حتی مناسبات فرهنگی در سراسر جهان اثر گذاشته است. بررسی تاریخی نشان میدهد که این پدیده در مقاطع خاصی شدت گرفته و در هر دورهای دلایل خاص خود را داشته است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف اسلامهراسی در دوران معاصر، تأثیرات آن و راهکارهای مقابله با این پدیده میپردازد.
اسلامهراسی؛ ریشهها، تعاریف و عوامل شکلگیری
تعریف و ریشههای اسلامهراسی به معنای داشتن ترس، نگرانی یا تبعیض علیه اسلام و مسلمانان است که اغلب به شکل سیاستهای تبعیضآمیز، حملات رسانهای و حتی خشونتهای فیزیکی علیه مسلمانان بروز میکند.
اسلام دینی یکتاپرستانه و مبتنی بر آفرینش است. بنا بر تعریف فرهنگ لغت کمبریج، «فوبیا» نوعی ترس یا تنفر شدید از یک موضوع یا شرایط خاص است، بهویژه زمانی که این احساس غیرمنطقی باشد. اسلامهراسی ترجمه واژه اسلاموفوبیا پرکاربردترین واژه در این موضوع است؛ اما تعدادی دیگر از اصطلاحات برای اشاره به احساسات و گرایشهای منفی در برابر اسلام و مسلمانان از قبیل ضداسلامگرایی، عدم تحمل مسلمانان، تعصب ضداسلامی، نفرت از مسلمانان، ضد گرایش به اسلام، مسلمانهراسی و اهریمن ماهیتی اسلام و مسلمانان، وجود دارند.
پژوهشگران بر این باورند که عوامل مختلفی در گسترش اسلامهراسی نقش دارند، تنشهای تاریخی میان دولتهای اسلامی و غربی، تضاد ارزشهای اسلامی و اروپایی، ناآگاهی جوامع غربی از ماهیت اسلام، ظهور جریانهای بنیادگرا و اقدامات خشونتآمیز آنها، و همچنین نقش رسانههای غربی در ایجاد فضای منفی و جهتدهی به افکار عمومی ازجمله عوامل گسترش اسلامهراسی است.
یکی از شاخصهای اصلی پدیده اسلامهراسی، نسبتدادن ویژگیهایی همچون عقبماندگی، خشونتطلبی و ارتباط با تروریسم به مسلمانان است.
اسلامهراسی بهصورت گسترده و پیچیده بهآرامی زندگی میلیونها نفر را تحتتأثیر قرار میدهد. این پدیده نهتنها نگرانی اجتماعی است؛ بلکه یک نگرانی سیاسی و اقتصادی نیز میباشد. برخی محققان، اسلامهراسی را شکلی از نژادپرستی میدانند که مشابه دیگر پیشداوریهای نژادی عمل میکند. آنها تأکید میکنند که اسلامهراسی به نحوه دید مردم به مسلمانان بر اساس ویژگیهایی مانند قومیت یا ظاهرشان بستگی دارد.
برخی پژوهشگران معتقدند که اسلامهراسی از طریق ابزارهای ارتباطی خاص مانند رسانههای چاپی و شبکههای ماهوارهای گسترش مییابد و تقویت میشود. محققان حوزه سیاست بر این باورند که رسانههای غربی تصویری منفی از اسلام ارائه میکنند که باعث میشود مخاطبان آنها در برابر شکلگیری و گسترش نظامهای اسلامی واکنش منفی، چه در سطح فکری و چه در عمل، نشان دهند.
پدیده اسلامهراسی، پدیدهای با ریشههای تاریخی عمیق است که نمیتوان آن را صرفاً به دوران معاصر محدود کرد. این پدیده که با پیشداوری و تبعیض غیرعقلانی علیه اسلام و مسلمانان شناخته میشود، در طول قرون متمادی، تحتتأثیر عوامل گوناگونی شکل گرفته است.
این پدیده بهطورکلی به دو عامل اصلی وابسته است:
١. تاریخ و پیشینهٔ روابط بین اسلام و غرب: از زمان جنگهای صلیبی تا استعمار کشورهای اسلامی، زمینهساز شکلگیری نگرشهای منفی و خصمانه نسبت به مسلمانان شد. روابط میان جهان اسلام و غرب همواره تحتتأثیر رقابتهای سیاسی و اقتصادی بوده است.
٢. سیاستهای معاصر و نقش رسانهها: امروزه، رسانهها در شکلدهی به افکار عمومی نقش مهمی ایفا میکنند و گاهی تصویری نادرست و افراطی از اسلام ارائه میدهند.
دورههای افزایش اسلامهراسی در تاریخ معاصر
اسلامهراسی در تاریخ معاصر بهصورت مقطعی افزایش یافته و در دورههای مختلف شدت بیشتری پیدا کرده است. چهارم دوره اصلی آن عبارتاند از:
دوره اول: حوادث یازده سپتامبر ۲۰۰۱ باعث شد که اسلامهراسی در سطح جهانی به اوج خود برسد. در این دوره، کشورهای غربی اسلام را بهعنوان دشمن جدید معرفی کردند و سیاستهای امنیتی سختگیرانهای علیه مسلمانان اعمال شد. رسانههای غربی با نمایش مداوم تصاویر تروریستی، مسلمانان را عامل اصلی تهدیدهای امنیتی معرفی کردند و همین امر موجب شد که بسیاری از مسلمانان در کشورهای غربی با تبعیضهای گسترده روبهرو شوند.
دوره دوم: اشغال عراق با حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، دوره جدیدی از اسلامهراسی شکل گرفت. این جنگ نهتنها موجب افزایش خشونت و بیثباتی در منطقه شد، بلکه رسانههای غربی تلاش کردند که اسلام را عامل اصلی این بحران معرفی کنند. در این دوره، سیاستهای ضداسلامی مانند منع ورود مسلمانان به برخی کشورهای غربی و افزایش نظارت بر جوامع اسلامی تشدید شد.
دوره سوم: ظهور داعش بین سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۰ انتشار تصاویر وحشیانه از جنایات این گروه تروریستی، بهانهای دیگر برای اسلامهراسی شد. کشورهای غربی این گروه را نماینده اسلام معرفی کردند و از آن برای توجیه سیاستهای ضداسلامی خود بهره بردند.
دوره چهارم: حملات اسرائیل علیه غزه و تشدید اسلامهراسی در سال ۲۰۲۴؛ با آغاز حملات اسرائیل به غزه در سال ۲۰۲۳ و تشدید درگیریها در سال ۲۰۲۴، موجی از اسلامهراسی در غرب، بهویژه در بریتانیا، شکل گرفت. گزارش سازمان نظارتی تل ماما نشان داد که تعداد حملات علیه مسلمانان به بیش از ۵۸۰۰ مورد افزایش یافت. این دوره شاهد رشد نفرتپراکنی در رسانههای اجتماعی و فضای آنلاین بود که مسلمانان را بهعنوان تهدید معرفی میکرد.
رسانهها نقش مهمی در ایجاد و گسترش اسلامهراسی دارند. برخی از مهمترین راهکارهای رسانهای که به این پدیده دامن میزنند، عبارتاند از:
• نمایش مکرر اقدامات تروریستی و نسبتدادن آنها به اسلام: بسیاری از رسانهها از واژگانی مانند «تروریسم اسلامی» استفاده میکنند که این امر به ایجاد ذهنیت منفی نسبت به اسلام دامن میزند.
• تمرکز بر اخبار منفی درباره مسلمانان: رسانههای غربی غالباً خبرهای منفی درباره مسلمانان را برجسته میکنند و از انتشار اخبار مثبت خودداری میکنند.
اثرات اسلامهراسی بر جوامع اسلامی و غربی
اسلامهراسی تأثیرات عمیق و مخربی بر جوامع اسلامی و غربی گذاشته است که نهتنها روابط بین فرهنگها و ملتها را تیره کرده؛ بلکه به شکلگیری مشکلات اجتماعی و سیاسی جدیدی نیز انجامیده است. در کشورهای غربی، مسلمانان به طور فزایندهای با تبعیضهای آشکار و پنهان مواجهاند. این تبعیضها در محیطهای کاری، تحصیلی و اجتماعی خود را بهویژه در مواردی مانند استخدام، ارتقای شغلی و حقوق برابر نمایان میکنند. افزون بر این، مسلمانان در این جوامع با محدودیتهایی در زمینه پوشش اسلامی و نمادهای دینی خود روبرو هستند. در بسیاری از کشورها، مسلمانان شاهد افزایش خشونتهای نژادپرستانه و حملات فیزیکی بودهاند که تأثیرات منفی زیادی بر روان و زندگی روزمره آنها گذاشته است.
از سوی دیگر، سیاستهای ضدمهاجرتی کشورهای غربی که به بهانه مقابله با افراطگرایی مطرح میشوند، همچنان تشدید شدهاند. بسیاری از دولتها قوانینی سختگیرانه و محدودکننده علیه مهاجران مسلمان وضع کردهاند که باعث اعمال محدودیتهای جدی در زمینه سفر، اقامت و دسترسی به حقوق اولیه مهاجران میشود. این قوانین نهتنها مسلمانان را از حقوق اجتماعی و اقتصادی خود محروم میکند، بلکه موجب رشد احساس نارضایتی و سرخوردگی در میان آنها شده است.
این روند بهوضوح نشان میدهد که اسلامهراسی نهتنها تهدیدی برای مسلمانان بلکه تهدیدی برای صلح و همزیستی مسالمتآمیز در سطح جهانی است و برای رهایی از این بحران نیاز به بازنگری در سیاستها، رویکردها و نگرشها در غرب وجود دارد.
راهکارهای مقابله با اسلامهراسی
برای مقابله با اسلامهراسی، لازم است که اقداماتی در سطح فردی، اجتماعی و بینالمللی انجام شود تا درک بهتری از اسلام و مسلمانان در جوامع مختلف ایجاد گردد. یکی از راهکارهای مؤثر، افزایش آگاهی عمومی درباره اسلام است. برای این منظور، باید برنامههای آموزشی و رسانهای مختلفی طراحی شود که به تصحیح برداشتهای نادرست و تحریف شده از اسلام بپردازد. این برنامهها میتوانند اطلاعات دقیق و جامع درباره تاریخ، اصول و ارزشهای اسلام ارائه دهند و به طور مؤثری مانع از انتشار افکار منفی و کلیشهای شوند.
گفتوگوی بین فرهنگی نیز ازجمله ابزارهای ضروری برای کاهش اسلامهراسی است. برگزاری نشستها، کارگاهها و تبادل فرهنگی میان مسلمانان و غیرمسلمانان میتواند فرصتی مناسب برای آشنایی با دیدگاهها و تجربیات یکدیگر فراهم کند. اینگونه تعاملات کمک میکنند تا تصورات اشتباهی که بر اساس پیشداوریها و سوءتفاهمها شکلگرفتهاند، از بین بروند و اعتماد میان اقلیتهای مسلمان و دیگر اقشار جامعه در غرب تقویت شود.
علاوه بر این، مسلمانان باید نقش فعالتری در رسانهها ایفا کنند. حضور پررنگتر مسلمانان در عرصههای رسانهای نهتنها میتواند تصویر واقعیتری از اسلام و مسلمانان ارائه دهد، بلکه باعث خواهد شد تا مردم از نزدیک با زندگی روزمره مسلمانان آشنا شوند و از طرز فکر و ارزشهای آنها بهرهمند شوند. این امر بهتدریج میتواند به کاهش تصورات منفی و افزایش همدلی میان گروههای مختلف اجتماعی منجر شود.
درنهایت، اصلاح سیاستهای بینالمللی نیز یک راهکار اساسی برای مقابله با اسلامهراسی است. کشورهای اسلامی باید از طریق دیپلماسی فعال و همکاریهای بینالمللی، سیاستهای تبعیضآمیز علیه مسلمانان را به چالش بکشند و با ایجاد فشارهای دیپلماتیک، زمینهساز تغییرات مثبت در سیاستهای کشورهای غربی شوند. این اقدام نهتنها به حمایت از حقوق مسلمانان در خارج از کشورهای خود کمک میکند، بلکه میتواند بر بهبود تصویر اسلام در سطح جهانی نیز تأثیرگذار باشد.
خوشبختانه امروز کشورهای مختلف برای کاهش تبعیض دینی و مقابله با اسلامهراسی اقدامات مختلفی انجام دادهاند. در رأس این کشورها ترکیه از طریق سازمان همکاری اسلامی و برنامههای فرهنگی، تلاش کرده تا تصویر مثبتی از اسلام ارائه دهد و از مسلمانان حمایت کند.
اسلامهراسی یکی از چالشهای اصلی جوامع اسلامی در دوران معاصر است که ریشه در تاریخ، سیاست و رسانه دارد. بررسی موجهای مختلف اسلامهراسی نشان میدهد که این پدیده در دورههای خاصی تشدید شده و اغلب بهعنوان ابزاری برای توجیه سیاستهای استعماری و سلطهجویانه غرب استفاده شده است.
برای مقابله با این پدیده، کشورهای اسلامی و مسلمانان سراسر جهان باید از طریق افزایش آگاهی عمومی، تقویت رسانههای مستقل و مشارکت در گفتوگوهای بین فرهنگی، تلاش کنند تا تصویری واقعی از اسلام ارائه دهند و با تبعیضهای گسترده مقابله کنند.
این نوشته توسط یکی از همکاران فریلنسر تیآرتی گلوبال فارسی به رشته تحریر درآمده است. نظرات بیان شده در این نوشته نظر نویسنده مطلب است و الزاما بازتاب رویکرد تیآرتی گلوبال فارسی نمیباشد.