سیاست
7 دقیقه مطالعه
تهدید تعرفه‌ای ترامپ
اگر ترامپ تهدیدهای خود را عملی کند، کشورهای بریکس تحت فشار چگونه عمل خواهند کرد؟
تهدید تعرفه‌ای ترامپ
3 مارس 2025

رئیس ‌جمهور ایالات متحده امریکا سیاست سختی در مقابل این بلوک تعقیب کرد. حالا سوال این است که اولین کسی که عقب ‌نشینی خواهد کرد، کیست؟

دونالد ترامپ هیچ ‌وقت از استفاده از تعرفه‌ ها به عنوان سلاح سیاسی دوری نجست و به نظر می ‌رسد که در دوره دوم خود هم از این موضع عقب‌نشینی نخواهد کرد.

ترامپ در اولین روز بازگشت خود به کاخ سفید با تهدید به اعمال تعرفه 100 درصدی بر کشورهای بریکس در صورتی که آن‌ها تلاش‌های خود برای کاهش دالرزدایی را ادامه دهند، موضع سخت خود را دوباره تأکید کرد.

ترامپ ‌اکنون تعرفه 25 درصدی بر مکسیکو، 25 درصدی بر کانادا و 10 درصدی بر چین اعلام کرده است و وعده داده که تعرفه‌های بیشتری در راه هستند.

اما در حالی که ترامپ برای جنگ تجاری جدید آماده می‌شود، آیا واشنگتن می‌ تواند وارد رویارویی اقتصادی با بلوکی شود که تقریباً نیمی از جمعیت جهان را نمایندگی می ‌کند؟

و اگر ترامپ تهدیدهای خود را عملی کند، کشورهای بریکس تحت فشار چگونه عمل خواهند کرد؟

دالر به عنوان ارز ذخیره

برای دهه‌ ها، دالر ایالات متحده به عنوان ستون فقرات تجارت جهانی عمل کرده است، و این سلطه با سیستم برتون وودز و تأثیر اقتصادی آمریکا تقویت شده است.

در قرن بیستم، این نقش توسط پوند بریتانیا ایفا می ‌شد. با این حال، پس از جنگ جهانی دوم، رکود اقتصادی بریتانیا و بدهی ‌های جنگی آن باعث شد که دالر ایالات متحده به ارز ذخیره اصلی جهانی تبدیل شود.

واشنگتن از این قدرت خود به عنوان ابزاری ژئوپلیتیکی استفاده میکند.

روسیه پس از حمله به اوکراین این درس تلخ را آموخت، زمانی که ایالات متحده میلیاردها دالر دارایی‌های روسیه را مسدود کرد، تحریم‌ها را اعمال نمود و مسکو را به طور گسترده از شبکه مالی جهانی خارج کرد.

به طور مشابه، در زمان بحران برانسون، تورکیه نیز تحت فشار اقتصادی قرار گرفت و نشان داد که چگونه مکانیسم‌ های مالی واشنگتن می ‌توانند در برابر رقبای ژئوپولیتیکی استفاده شوند.

تحریم‌ها، تعرفه‌ها، سیستم SWIFT و سلطه دالر ابزارهایی هستند که ایالات متحده می ‌تواند هر لحظه آن‌ ها را به سلاح تبدیل کند.

علاوه بر وقایع خاص درون بلوک  بریکس، جنگ روسیه و اوکراین به عنوان یک هشدار برای بسیاری از کشورها عمل کرده است که وابستگی آن‌ها به دالر را به یاد آورده است.

در سال‌های اخیر، بسیاری از کشورها اقداماتی برای کاهش وابستگی خود به دالر ایالات متحده انجام داده ‌اند.

به عنوان مثال، چین و برازیل اکنون بدون استفاده از دالر و با استفاده از ارزهای محلی خود تجارت می ‌کنند. هند و مالزیا توافقنامه‌ای برای افزایش معاملات فرامرزی به پایه روپیه امضا کرده ‌اند. بانک مرکزی اندونزیا با بانک مرکزی هند شریک شده است تا وابستگی خود به دالر ایالات متحده را کاهش دهد. هر دو بانک مرکزی توافق کرده‌ اند که استفاده از ارزهای محلی خود را ترویج دهند.

حتی متحد دیرینه ایالات متحده، فرانسه، معاملات انرژی را با یوان انجام داده است. علاوه بر این، کوریای جنوبی و اندونزیا اخیراً توافقنامه‌ای برای تسهیل تبادل مستقیم بین وون و روپیه امضا کرده ‌اند.

علاوه بر این، روسیه و چین سال‌هاست که بدون دالر تجارت می ‌کنند.

از سال 2019، مسکو و انقره توافقنامه‌ای برای افزایش استفاده از ارزهای محلی در تجارت دوجانبه خود دارند.

یک باشگاه اقتصادی یا یک عامل تعادل ژئوپولیتیکی؟

بریکس که تقریباً 30 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی و یک سوم تولید نفت جهانی را نمایندگی می ‌کند، به طور فزاینده‌ای به عنوان یک عامل تعادل در برابر نهاد های تحت رهبری غرب دیده می ‌شود.

این بلوک که در سال 2006 به عنوان بریکس با برازیل، روسیه، هند و چین تشکیل شد، در سال 2010 با پیوستن افریقای جنوبی گسترش یافت و اخیراً اندونزیا و کشورهای دیگری مانند ایران، امارات، مصر و اتیوپیا را اضافه کرد.

تورکیه نیز علاقه‌مند به این اتحادیه بوده و به همراه کشورهایی چون الجزایر، بلاروس، بولیویا، کیوبا، اندونزیا، قزاقستان، مالزیا، نیجریه، تایلند، یوگاندا، اوزبیکستان و ویتنام به عنوان کشور «همکار» شناخته می ‌شود.

در سال 2014، بریکس بانک توسعه جدیدی را برای تأمین مالی پروژه‌ های زیرساختی تأسیس کرد و بحث ‌هایی درباره یک واحد پول مشترک آغاز شد—اما هنوز هیچ اقدام ملموسی صورت نگرفته است.

بریکس توسط بسیاری به عنوان یک جایگزین بالقوه برای نهاد های تحت رهبری G7 دیده می ‌شود.

با این حال، با وجود این اهداف، بریکس با آزمایش بزرگی مواجه است: چگونه به تهدیدات تعرفه‌ای تهاجمی ترامپ پاسخ خواهد داد؟

روسیه که به دلیل تحریم ‌ها به طور عمده از بازارهای غربی جدا شده است، ممکن است تحت تأثیر قرار نگیرد.

چین، که از جنگ‌های تجاری دوره اول ترامپ درس ‌هایی آموخته است، اکنون مستقل‌تر از گذشته است، اما به نظر می‌رسد در برابر سیاست‌ های تجاری تهاجمی ترامپ آسیب ‌پذیرترین کشور در بلوک باشد.

ایالات متحده بزرگترین شریک تجاری چین است. در سال 2023، حجم تجارت دوجانبه بین دو کشور 574 میلیارد دالر بود که 279 میلیارد دالر آن به نفع چین بود.

بخش عمده‌ای از صادرات چین شامل تلفن‌ها، لوازم جانبی کمپیوتر، دستگاه‌های الکتریکی، کفش‌ها، لوازم آشپزخانه و تجهیزات صنعتی است.

هند نیز ممکن است با چالش‌های مهمی روبه ‌رو شود، زیرا کسری تجاری آن حدود 43 میلیارد دالر است و حجم کل تجارت آن در سال 2023 حدود 124 میلیارد دالر بود.

بخش عمده‌ای از صادرات هند شامل مرواریدها، سنگ‌ها و فلزات گرانبها، تجهیزات الکتریکی-الکترونیکی، داروها و سوخت ‌های معدنی است.

با این حال، تعرفه‌های ترامپ ممکن است اقدامات تلافی‌جویانه‌ای را تحریک کند که امکان دارد قیمت ‌ها را برای مصرف‌کنندگان امریکایی افزایش دهد.

لحظه‌ای تعیین ‌کننده

حتی بدون مداخله ایالات متحده، احتمال اینکه یک ارز از بریکس حرکت کند و به موفقیت برسد، اندک است.

یک ارز ذخیره جهانی، درست مانند اینکه چگونه زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی فراگیر شد و اسپرانتو از دور خارج شد، به یک پایگاه ثابت نیاز دارد.

واحد ویژه حقوق برداشت که یک ارز مصنوعی است که بر اساس سبدی از ارزهای عمده ساخته شده است، به دلیل نداشتن یک صادرکننده قابل اعتماد واحد، نتوانسته است پذیرش گسترده‌ای پیدا کند.

اگر یک واحد پول بریکس بخواهد با دالر رقابت کند، کشورهای عضو باید از ارزهای ملی خود دست بردارند و یک اتحادیه پولی تحت یک بانک مرکزی متحد ایجاد کنند—که این یک چالش سیاسی و اقتصادی عظیم است.

موانع اصلی این است که اقتصاد های بریکس برای عملکرد مؤثر چنین اتحادیه‌ای بسیار متفاوت هستند.

اتحادیه ‌های پولی موفق، مانند منطقه یورو، معمولاً بین اقتصادهایی با چرخه‌ های کسب و کار مشابه، روابط تجاری عمیق و بازارهای نیروی کار نسبتاً سیال تشکیل می ‌شوند.

در مقابل، بریکس از اقتصادهایی با ساختارهای اقتصادی، سیاست‌های پولی و اولویت‌های سیاسی متفاوت، مانند چین و افریقای جنوبی، هند و روسیه، تشکیل شده است.

در چنین محیطی، یک ارز مشترک ممکن است ناهماهنگی‌های جدی ایجاد کند، مانند زمانی که یک اقتصاد در حال گرمای بیش از حد است در حالی که دیگری وارد رکود می ‌شود، و بدون امکان تنظیم نرخ‌های بهره یا نرخ‌ های ارز به طور مستقل، وضعیت ممکن است بدتر شود.

بدون مکانیزم ‌های جایگزین قوی مانند تحرک نیروی کار فرامرزی یا چارچوب سیاسی محکم، این تفاوت‌ها احتمالاً به جای ثبات، به درگیری منجر خواهد شد.

ترامپ ممکن است بریکس را به عنوان یک چالش برای سلطه دالر ببیند، اما تناقضات درونی این بلوک بزرگ‌ترین مانع آن است.

کشورهای BRICS+ چهار قاره را در بر می‌گیرند، زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند و معمولاً مرزهای تاریخی بحث‌برانگیزی دارند، همانطور که در تنش‌های نظامی چین و هند مشاهده می‌شود.

اقتصادهای آن‌ها دوره‌های کسب و کار متفاوتی دارند—افزایش قیمت انرژی به نفع کشورهای صادرکننده نفت مانند روسیه و برازیل است، در حالی که برای واردکنندگان مانند چین و هند بار اضافی ایجاد می‌کند—که این امر سیاست پولی یکپارچه را غیرممکن می‌سازد و احتمال یک واحد پولی موفق BRICS را کاهش می‌دهد.

اولتیماتوم ترامپ بیشتر از یک اختلاف تجاری است—این یک آزمایش برای وحدت BRICS میباشد.

اگر بریکس موضع محکمی بگیرد، می‌تواند با تسریع تلاش‌ها برای توسعه مکانیزم‌های مالی که سلطه غرب را به چالش می‌کشد، با قدرت بیشتری ظاهر شود.

اگرچه احتمال اینکه دالر ایالات متحده در یک شب از سلطنت کنار رود اندک است، اما رویکرد خصمانه ترامپ ممکن است تلاش‌های کشورهای بریکس را برای توسعه سیستم‌های مالی جایگزین و کاهش دلارزدایی تسریع کند. 

نگاهی به TRT Global بیندازید. نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید!
Contact us