موضوع نوع ارتباط حزب الله لبنان با دولت مرکزی این کشور همواره از موارد بحثبرانگیز سیاست داخلی لبنان بوده است که تاثیرات آن فرای مرزهای سیاسی این کشور بوده و بر معادلات منطقهای نیز تاثیرات عمدهای داشته است. یکی از این موارد بحثبرانگیز که ماههاست مهمترین موضوع سیاست داخلی لبنان است؛ مسئله خلع سلاح حزبالله است. برا اساس طرحی که آمریکا در ۱۹ ژوئن به بیروت ارائه کرد این کشور خواستار تمرکز همه سلاحها در دست دولت مرکزی گشت. متعاقب آن، شورای وزیران لبنان در ۵ آگوست به ارتش مأموریت داد تا برای جمعآوری سلاحها تا پایان سال برنامهای تهیه کند.
این تصمیم واکنش شدید حزبالله را به دنبال داشت. چنان که نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله، همان روز اعلام کرد که این گروه در شرایطی که حملات اسرائیل ادامه دارد، هرگز از توان دفاعی خود صرفنظر نخواهد کرد. دو روز بعد نیز حزبالله در بیانیهای هشدار داد که اجرای تصمیم دولت مرکزی، لبنان را از سلاح مقاومت محروم و کشور را در برابر اسرائیل آسیبپذیر خواهد کرد.
باوجود این مخالفتها، کابینه لبنان در ۷ آگوست تصمیم نهایی خود را برای انحصار کامل سلاحها در دست دولت تصویب کرد؛ تصمیمی که به ترک جلسه از سوی وزرای شیعه انجامید. پل مورکوس، وزیر اطلاعرسانی لبنان، نیز پس از نشست کابینه اعلام کرد که هدف دولت از این تصمیمات، تثبیت ثبات داخلی، تقویت اقتدار دولت و بازسازی کشور است. او افزود: توافق کردهایم که همه سلاحها، از جمله سلاح حزبالله، تحت کنترل دولت قرار گیرد و ارتش در مرزها مستقر شود.
در آخرین اظهارنظرها جوزف عون، رئیسجمهور لبنان، در گفتوگو با رسانهها بیان داشت که موضوع خلع سلاح حزبالله، یک مسئله کاملاً داخلی است و رسیدگی به آن بر عهده نهادهای قانونی و دولتی خواهد بود. وی درباره پیشنهاد آمریکا برای خلع سلاح حزبالله نیز توضیح داد که لبنان ملاحظات خود را به این طرح افزوده و اکنون این سند ماهیتاً یک سند لبنانی است.

طوبی ییلدیز، کارشناس بنیاد مطالعات ترکیه در گفتوگو با تیآرتی فارسی بیان داشت که موضوع سلاحهای حزبالله در سیاست لبنان موضوع تازهای نیست. پس از توافق طائف در سال ۱۹۹۰ و بهویژه بعد از جنگ ۲۰۰۶ میان اسرائیل و حزبالله، موضوع سلاحهای حزبالله به محور اصلی سیاست داخلی لبنان تبدیل شد. چنان که بر اساس تصمیمی که در پایان جنگ ۲۰۰۶ گرفته شد، مقرر شد که به هیچ وجه سلاحهای حزبالله در جنوب لبنان وجود نداشته باشد. همچنین پذیرفته شد که اسرائیل به پشت خط آبی عقبنشینی کند. اما هیچیک از طرفین به این تصمیم پایبند نماندند. حزبالله در گذر زمان بیش از پیش قدرت گرفت و از نظر نظامی موقعیت خود را مستحکمتر کرد. اما در شرایط فعلی، تصمیم اتخاذشده تنها به جنوب لبنان محدود نمیشود، بلکه شامل کل کشور است و این مسئله شکاف جدی در سیاست لبنان ایجاد کرده است.
در نگاه این کارشناس مسائل لبنان هرچقدر هم سیاست لبنان در ظاهر بر سر موضوع سلاحهای حزبالله یکپارچه به نظر میرسد، اما در واقع در سیاست داخلی لبنان میان حزبالله و جنبش امل از یکسو و سمیر جعجع، رهبر مارونیها و متحدان او از سوی دیگر شکافی دیرینه وجود داشته است و در شرایط کنونی، تضعیف موقعیت حزبالله باعث شده است تا دست سمیر جعجع و متحدانش تا حد بیشتری تقویت شود. حزبالله نیز در این روند، تحویل سلاحها را مشروط به آغاز مذاکرات کرده بود و بیان داشته است که نخستین موضوعی که باید در میز مذاکره مطرح میشد، عقبنشینی اسرائیل از پنج منطقه اشغالی بود. اما در سیر این روند اسرائیل نهتنها از این پنج منطقه عقبنشینی نکرد، بلکه یک منطقه دیگر را نیز اشغال کرد. به عبارت دیگر، نعیم قاسم، رهبر حزبالله، با طرح دوباره این شرط میگوید تحویل سلاحهای حزبالله، لبنان را بسیار بیشتر تضعیف خواهد کرد. چرا که ارتش لبنان در حال حاضر قدرت کافی را برای دفاع از لبنان ندارد و در جنوب لبنان ارتشی وجود ندارد که در برابر حملات اسرائیل از کشور دفاع کند و همین مسئله یکی از مهمترین دلایل مشروعیت حزبالله به شمار میرود.
به نظر ییلدیز، تداوم روند موجود به هیچ وجه لبنان را به سمت ثبات نخواهد برد. برعکس، موجب بیثباتی بیشتر خواهد شد. چرا که جامعه شیعیان لبنان، خواهان عدم تحویل سلاحهای حزبالله است. در همین ارتباط، در اوایل ماه آگوست نیز تظاهراتی در مناطق تحت کنترل حزبالله برگزار شد. اما بازیگران عرصه سیاست لبنان خواهان آن نبودند که این تظاهرات گستردهتر شود. با این حال، هرگونه فشار بر حزبالله، یا بهعبارتدیگر، تلاش برای گرفتن و مصادره سلاحهای حزبالله با زور میتواند باعث ایجاد آشوب در لبنان از سوی حزبالله و هوادارانش شود.
به گفته ییلدیز یکی از دلایل این مسئله این است که از دید شیعیان لبنان، حذف نظامی حزبالله به بحث درباره مشروعیت سیاسی آن منجر خواهد شد و متعاقب آن میتواند مشروعیت سیاسی آن را با چالش مواجه سازد. جامعه شیعه این مسئله را به هیچ عنوان نمیپذیرد و به همین دلیل خواهان تحویل سلاحهای حزبالله نیست. اما در سوی دیگر، سنیها، مارونیها و دروزیهای لبنان خواستار تحویل سلاحهای حزبالله هستند.
این کارشناس بر این باور است که اگرچه برخی معتقدند اگر حزبالله سلاحهایش را تحویل دهد، اسرائیل هم شاید از مناطق اشغالی عقبنشینی کند، اما در شرایط کنونی اسرائیل نه چنین سیاستی دارد و نه چنین اقدامی میکند. برای اسرائیل مهمترین موضوع، تحویل سلاحهای حزبالله و حذف کامل آن است. پشت این موضعگیریها البته فشار آمریکا و فشار کشورهای خلیج نیز قرار دارد. بنابراین حزبالله برای حفظ قدرت خود در پارلمان و برای از دست ندادن مشروعیت سیاسی، احتمالاً همچنان بر سلاحهای خود تکیه خواهد کرد و این به معنای آن است که در آینده، حزبالله ممکن است در پارلمان به نوعی اقدام به مانعتراشی و ایجاد انسداد نماید.
طوبی ییلدیز در پاسخ به پرسش تیآرتی فارسی مبنی بر اینکه با در نظر گرفتن این موارد چه آیندهای را برای برای لبنان میتوان متصور شد بیان داشت که در وهله اول باید در نظر داشت که لبنان از ابتدای سال ۲۰۲۵ به کشوری با ثبات نسبی تبدیل شده است. در ۹ ژانویه رئیسجمهور انتخاب شد و در ۸ فوریه نیز دولت تشکیل گردید. پس از این تغییرات اولین دستورکار دولت، خلع سلاح حزبالله شد. با این حال لبنان مشکلات دیگری هم دارد که بزرگترین آن بحران اقتصادی موجود در کشور است. بهویژه از سال ۲۰۱۹ لبنان با یک بحران اقتصادی جدی روبهروست. در پیشنهاد تام باراک نیز کمکهای مالی به لبنان مشروط به خلع سلاح حزبالله شده است. بنابراین برای خروج لبنان از بحران اقتصادی موجود در کشور، فشار شدیدی برای خلع سلاح حزبالله وجود دارد.
